استراتژی معامله‌گری Smart Money Concept (SMC)
استراتژی معامله‌گری Smart Money Concept یا به اختصار SMC، یک رویکرد پیشرفته در بازارهای مالی مانند فارکس، سهام، کریپتوکارنسی و کالاها است که بر اساس رفتار "پول هوشمند" (Smart Money) بنا شده است. پول هوشمند به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ توسط نهادهای مالی قدرتمند مانند بانک‌ها، صندوق‌های پوشش ریسک، بانک‌های مرکزی و معامله‌گران حرفه‌ای اشاره دارد. این استراتژی هدفش شناسایی و تقلید از اقدامات این بازیگران بزرگ است، زیرا آن‌ها اغلب بازار را هدایت می‌کنند و معامله‌گران خرد (Retail Traders) را به دام می‌اندازند. برخلاف استراتژی‌های سنتی که بر اندیکاتورها تکیه دارند، SMC بیشتر بر پرایس اکشن (حرکت قیمت)، حجم معاملات و ساختار بازار تمرکز دارد.
اصول کلیدی استراتژی SMC
این استراتژی بر پایه چند مفهوم اصلی ساخته شده که به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند:
1. Order Blocks (OB) یا بلوک‌های سفارش**: نواحی قیمتی که پول هوشمند سفارش‌های بزرگ خود را قرار می‌دهد. این بلوک‌ها معمولاً نقاط حمایت (Support) یا مقاومت (Resistance) هستند که قیمت پس از برخورد با آن‌ها معکوس می‌شود. مثلاً یک Order Block صعودی (Bullish OB) جایی است که قیمت از آن بالا می‌رود.
2. Fair Value Gaps (FVG) یا شکاف‌های ارزش منصفانه**: نواحی‌ای که قیمت به سرعت از آن‌ها عبور کرده و تعادل بازار را برهم زده است. این شکاف‌ها اغلب توسط پول هوشمند ایجاد می‌شوند و قیمت تمایل دارد به آن‌ها برگردد تا "پر شود" (Mitigation).
3. Imbalances یا عدم تعادل‌ها**: تفاوت بین عرضه و تقاضا در بازار که منجر به حرکت‌های قوی قیمت می‌شود. مثلاً اگر تقاضا بیشتر باشد، قیمت صعودی می‌شود.
4. Breaker Blocks و Mitigation Blocks: Breaker Blocks نواحی‌ای هستند که قیمت از آن‌ها عبور کرده و ساختار بازار را شکسته، در حالی که Mitigation Blocks نقاطی هستند که قیمت برای تعدیل (Mitigate) به آن‌ها برمی‌گردد.
5. Liquidity Pools یا استخرهای نقدینگی**: نقاطی مانند استاپ‌لاس‌های معامله‌گران خرد که پول هوشمند آن‌ها را هدف قرار می‌دهد تا بازار را معکوس کند.
6. ChoCH (Change of Character) و BOS (Break of Structure): ChoCH نشان‌دهنده تغییر جهت بازار است، و BOS شکست ساختار قبلی قیمت را نشان می‌دهد.
این اصول بر اساس این ایده است که پول هوشمند بازار را دستکاری می‌کند تا معامله‌گران خرد را به سمت اشتباه هدایت کند، سپس وارد موقعیت‌های سودآور می‌شود.
مراحل اجرای استراتژی SMC
برای معامله با این سبک، مراحل زیر را دنبال کنید:
1. تحلیل ساختار بازار: نمودار را بررسی کنید تا روند کلی (Trend) را شناسایی کنید. مثلاً در یک روند صعودی، به دنبال Order Blocks پایین‌تر باشید.
2. شناسایی نقاط کلیدی: با استفاده از ابزارهای پرایس اکشن، OB، FVG و Imbalances را علامت‌گذاری کنید. از تایم‌فریم‌های بالاتر (مانند روزانه) برای دید کلی و پایین‌تر (مانند ساعتی) برای ورود دقیق استفاده کنید.
3. تایید ورود: منتظر باشید تا قیمت به یک نقطه کلیدی برسد و سیگنال‌هایی مانند شکست ساختار (BOS) یا تغییر کاراکتر (ChoCH) ظاهر شود. حجم معاملات بالا می‌تواند تأییدکننده ورود پول هوشمند باشد.
4. مدیریت ریسک: استاپ‌لاس را زیر OB قرار دهید و تیک‌پروفیت را بر اساس FVG بعدی تنظیم کنید. نسبت ریسک به ریوارد حداقل 1:2 را رعایت کنید.
5. خروج از معامله: وقتی قیمت به هدف رسید یا نشانه‌های معکوس شدن (مانند Breaker Block) ظاهر شد، خارج شوید.
مثال عملی
فرض کنید در جفت‌ارز EUR/USD، قیمت در یک روند صعودی است. شما یک Order Block صعودی در سطح 1.0800 شناسایی می‌کنید (جایی که قیمت قبلاً از آن بالا رفته). قیمت به این سطح برمی‌گردد، یک FVG ایجاد می‌کند و سپس BOS رخ می‌دهد. شما خرید می‌کنید با استاپ‌لاس در 1.0780 و تیک‌پروفیت در 1.0900. اگر حجم معاملات افزایش یابد، این نشان‌دهنده ورود پول هوشمند است.
مزایا و معایب
مزایا:
- تمرکز بر واقعیت بازار (پرایس اکشن) نه اندیکاتورهای تأخیری.
- سودآوری بالا در بازارهای پرنوسان مانند کریپتو.
- کمک به درک رفتار نهادی‌ها.
معایب:
- نیاز به تجربه زیاد برای شناسایی دقیق نقاط.
- ریسک بالا در بازارهای دستکاری‌شده.
- ممکن است در بازارهای رنج (Range-Bound) کمتر مؤثر باشد.
این استراتژی توسط معامله‌گرانی مانند ICT (Inner Circle Trader) توسعه یافته و در سال‌های اخیر محبوب شده است.
